دلیل عقلی بر امام زمان
وجود امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ و امامت آن حضرت از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمیتوان از دلیل عقلی بهره گرفت؛ بلکه با استخدام دلیل عقلی در امامت عامه و ضرورت وجود امام در همه زمانها و استناد به روایات و نقلهای تاریخی که در این زمان، امام را منحصر در وجود حضرت مهدی ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ میکند، میتوان به مقصود نائل آمد. ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی در همه زمانها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است؛ مثلاً نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است و براساس قاعده لطف باید چنین لطفی همیشگی باشد. پذیرش طول عمر حضرت مهدی ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ نیز هیچگونه استبعادی ندارد. زیرا آن حضرت با دانش خدادادی و با استفاده از روشهای طبیعی و علمی میتواند برای مدتی بسیار طولانی و بدون اینکه آثار فرسودگی و پیری در او پدیدار گردد، در این دنیا زندگی کند.
محتویات
امامت امام زمان
امامت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و وجود حضرت از مباحث امامت خاصه است.
امامت خاصه
در امامت خاصه مستقیماً نمیتوان از دلیل عقلی بهره گرفت؛ [۱] بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام ـ علیهالسلام ـ در تمام زمانها را اثبات میکند.
امامت عامه
در امامت عامه برهان عقلی بر ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی روی زمین اقامه میشود. حال اگر ادله تاریخی و روایی دال بر ولادت و حیات حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف به مقدمهی اول ضمیمه گردد، اثبات میشود که در این زمان تنها آن حضرت ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ واسطه فیض الهی است و زنده هم میباشد. [۲]
بررسی دو رکن استدلال
برهان عقلی بر ضرورت وجود امام در همه زمانها[ویرایش]
أ. برهان لطف
نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است که بر اساس قاعده لطف باید همیشه وجود داشته باشد. قاعده لطف اقتضا میکند که در میان جامعهی اسلامی باید امامی باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطای مطلق باز دارد. این جمله امام صادق علیهالسلام که "همانا خداوند ـ عزوجل ـ جلیلتر و عظیمتر از آن است که زمین را بدون امام رها کند"، [۳] ممکن است اشاره به همین برهان باشد.
الطاف وجود امام غائب
الطاف وجود امام غایب را میتوان در موارد ذیل برشمرد:
- حراست از دین خداوند در سطح کلی؛ [۴]
- تربیت نفوس مستعد؛
- بقای مذهب؛
- وجود الگویی زنده که میتواند مقتدای مردم قرار گیرد.
ب. برهان علت غائی
در علم کلام ثابت میشود که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد غایت افعال الهی به مخلوقات برمیگردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است یعنی انسان مانند درختی است که میوهی آن وجود انسان کامل است.
ج. برهان امکان اشرف
در فلسفه قاعدهای مطرح می شود به نام قاعده امکان اشرف و معنای آن اینست که ممکن اشرف باید در مراتب وجود اقدم از ممکن اخس باشد... [۵] در عالم وجود انسان اشرف مخلوقات است و محال است که وجود، حیات، علم، قدرت و جمال و... به افراد انسان برسد قبل از آنکه این کمالات به انسان کاملی که حجت روی کره زمین است، رسیده باشد.
د. برهان مظهر جامع
هویت مطلقهی خداوند در مقام ظهور، احکام وحدت بر او غلبه دارد و در وحدت ذاتی مجالی برای اسمای تفصیلی نیست و از طرف دیگر در مظاهر تفصیلی که در عالم خارج ظاهر می شوند، احکام کثرت، غالب بر وحدت است. اینجاست که فرمان الهی مقتضی صورتی اعتدالی است که در آن وحدت ذاتی و یا کثرت امکانی بر یکدیگر غلبه نداشته باشد تا بتواند مظهری برای حق از جهت اسمای تفصیلیه و وحدت حقیقیه باشد و آن صورت اعتدال همان انسان کامل است. [۶] ما در اینجا به همین مقدار بسنده میکنیم و خواننده را به مطالعهی کتب مفصل ارجاع میدهیم. [۷]
منبع
پانویس
- ↑ چون برهان و دلیل عقلی نمیتواند معرف فرد باشد و معنای این جمله که: "جزیی نه کاسب است نه مکتسب" همین است.
- ↑ نهج الولایة، آیت الله حسن زادهی آملی، ص ۸ و ۷.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات ص ۴۸۵، باب ۱۰، ح ۳.
- ↑ کشف القناع، شریف العلماء، ص ۱۴۸.
- ↑ نهایة الحکمة، ص ۳۱۹ و ۳۲۰.
- ↑ شهید ثانی، تمهید القواعد، ص ۱۷۲.
- ↑ موعودشناسی، علیاصغر رضوانی، ص ۲۶۷ ـ ۲۸۳ سودمند است.